نفهمیدی چقدر دوستت داشتم. چندساله که دارم عذاب میکشم دارم میسوزم هیچکس نفهمید هیچکس ندید تو هم ندیدی نامرد

دیگه نمیکشم بسمه

دیگه نمیخوام به توی نامرد فکر کنم اصلا چرا باید بهت فکر کنم وقتی حاضر نشدی یه کم از اون غرور لعنتیت بگذری

لعنت به خودت و غرورت

ببین چیکارم کردی. من نمیزاشتم اشکمو حتی مادرم ببینه،الان دارم تو خیابون اشک میریزم و از تو مینویسم

کاش به جای این مردم تو این اشکارو می‌دیدی شاید یه ذره میفهمیدی حال خرابمو. 

خسته ام از تو از خودم از دوست داشتنت از بغض

مطمئنم هیچکس نمیتونه جای تو رو واسم پر کنه اما آرزو میکنم تو کسیو داشته باشی که واقعا دوستت داشته باشه و همه جوره حواسش بهت باشه.

 اما یادت باشه هیچ کس نمیتونه ذره ای از احساسی که من به تو داشتم واست تکرار کنه. 

من نمیتونم اما امیدوارم تو بدون من خوشبخت باشی


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها